یزدفردا "سید محمد علی علوی:جناح از هر طرف رانده شده اصلاحات در شرایطی اقدام به عرض اندام در ساحت سیاسی کشورمان مینماید که اعضا و اقشار این جناح در ساحت تفکری و گفتمانی خود دچار نوعی سردرگمی و اهمال گردیده اند

با وجود آنکه با شروع فعالیت های انتخاباتی از تابستان امسال تصور میشد جناح اصلاحات با آمادگی و برنامه ی حساب شده ای پای به عرصه انتخابات گذاشته است و تشکیل اتاق های متعدد فکر توسط آقایان کروبی،خاتمی، هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و افرادی دیگر این تصور را در ذهن متبادر میساخت که تمامی افراد موسوم به جناح اصلاحات دنباله روی "طرح اجماع بر روی یک کاندید" میباشند، مشاهده شد که این جناح علیرغم تجربه های گذشته خود در اعلام کاندیدای واحد دچار نوعی سردرگمی هستند.

سیر سفرهای استانی و فعالیت های فرهنگی آقای خاتمی که از همان اوان کار بوی برداشت سیاسی از آن به مشام میرسید اینگونه میرساند که طیف اصلاحات با توجه به تجارب پیشین و شرایط پیش رو اینبار بر روی فرد واحدی بنام خاتمی اجماع خواهد نمود ضمن آنکه صداهایی مبنی بر حمایت از خاتمی از گوشه و کنار به گوش میرسید تا آنکه در 4 شهریور ماه با دعوت حزب اعتماد ملی برای کاندیداتوری کروبی شرایط بگونه ای دیگر رقم خورد و اولین پروژه ی این جناح با شکست روبرو گردید، عده ای معتقدند این طرح تنها ابزاری پیش بینی شده توسط کروبی بوده است تا بوسیله آن ضمن کسب موافقت از سایر اعضا مبنی بر اجماع بر روی یک فرد با اعلام زود هنگام کاندیداتوری ، خود را فرد مورد نظر طیف اصلاحات معرفی نموده برگ برنده را بدست بگیرد و تا آخر به پیش بتازاند ، غافل از آنکه هرچند اعضای این جناح در مورد اجماع نظر موافقی داشته اند اما نظر آنها از اجماع بر روی یک فرد تنها خاتمی بوده و علیرغم تمامی حمایت ها از کروبی حمایت قاطعی نخواهند نمود .

چنانکه دیدیم بلافاصله پس از دعوت حزب اعتماد ملی از کروبی اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب مشارکت و کارگزارن سازندگی به مخالفت با این انتخاب پرداخته

فاطمه راکعی عضو شورای مرکزی حزب مشارکت گفت :" گزینه ی ما آقای خاتمی است و ما فعلا به هیچ گزینه ی دیگری فکر نمی کنیم ".

همچنین هدایت الله آقایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با ضعیف ارزیابی کردن امکان حضور توامان کروبی و خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت : "کاندیدای اول ما در انتخابات ریاست جمهوری دهم خاتمی خواهد بود." وی این فرض که خاتمی و کروبی همزمان وارد عرصه ی انتخابات شوند را بسیار ضعیف خواند و گفت "اگر چنین اتفاقی رخ دهد جبهه اصلاحات از هم میپاشد".

بهزاد نبوی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب هم در مصاحبه ای با سایت خبری "یاری" اذعان داشت خاتمی نه تنها مناسب ترین که تنها نامزدی است که در شرایط فعلی امکان پیروزی دارد.

جالب آنکه با شکست طرح مذکور - اجماع بر روی یک کاندیدا- خاتمی خود نیز از قافله عقب نمانده به صورت تلویحی در پاسخ به دعوت حزب اعتماد ملی از کروبی موضع خود را اینگونه بیان داشت:"معتقدم پیش از اینكه بگوییم چه كسی بیاید؛ باید از آن صحبت كرد كه چگونه باید آمد؟" وی چگونه آمدن را پیش شرط ارجح تری در شرایط پیش رو دانست که دیدیم چگونه با بازی "می آیم ، نمی آیم" سعی در جهت دهی انفجارهای خبری در زمین اصلاحات داشت، ضمن آنکه وی در دیدار با اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام نمود "شعار یک کاندیدا یا هیچ کس خطرناک است " و از دوستان خواست تا این شعار را ندهند. حال چرا خاتمی به مهلت کروبی مبنی بر اعلام آمدن یا نیامدن پاسخی نمیدهد سؤالی است که هنوز بی جواب مانده است شاید خاتمی هنوز مطئن به حضور در عرصه ی انتخابات نبوده یا اوضاع را مناسب کاندیداتوری و "چگونه آمدن" خود ندانسته است، شاید هم سعی نموده با در انتظار قرار دادن کروبی از شخصیت سیاسی وی بکاهد و اینگونه برساند که کروبی خواستار حضور خاتمی و در انتظار اعلام کاندیداتوری وی است یا کروبی اعلام رسمی کاندیداتوری خود را منوط به اعلام قاطعانه خاتمی نموده است.(یکسری ابزار تبلیغاتی جهت کاهش بار سیاسی رقیب و افزایش توجه به جایگاه خود فرد)

از همان ابتدای فعالیت ها و واکنش های خاتمی ، با توجه به اینکه خود وی چگونه آمدن به عرصه ی سیاست را پیش شرط اصلی در شرایط پیش رو میدانست و با توجه به سایر مؤلفه های دیگر میتوان اینگونه برداشت نمود که خاتمی از همان اوایل کار نظر به شرکت در انتخابات داشته است اما با توجه به اینکه از محبوبیت و فعالیت های وی و جناح اصلاحات در اذهان عمومی کاسته شده بود و دیگر نام و صدایی چندان برانگیزاننده از این طیف به چشم نمیخورد، اینگونه تصمیم گرفته است که با یک بازی زینتی سعی در تیتریک نمودن نام و حضور خود در عرصه ی انتخابات نموده حتی با استفاده از نام میرحسین موسوی در یک بازی "بده بستان" ممتد، اذهان عمومی را به سمت جناح اصلاحات کشانده از طرفی با یاری سایر دوستان سعی در کمرنگ تر نمودن فعالیت های اصولگرایان و ایجاد شکاف در این جناح بنماید.

اما سؤالی که در این جا میتوان مورد بحث قرار داد اینست که با این حساب حضور میرحسین موسوی در عرصه انتخابات به چه دلیل است؟

بطور کلی میتوان تمامی پروتکل های اتاق فکر اصلاحات را اینگونه دسته بندی نمود :

1- از ابتدای امر نظر بر حضور خاتمی در عرصه ی انتخابات بوده است و کروبی به عنوان کند کننده ی این حرکت تنها نقش یک آلترناتیو ضعیفی را میتوانست ابراز نماید که براحتی قابل حذف است

2- حضور میرحسین موسوی در واقع تنها یک وسیله و ابزاری جهت هیجانی تر نمودن بازی میباشد زیرا همچنانکه در اوایل صحبت های انتخاباتی صداهایی از جانب محمد رضا عارف به گوش رسید که " اگر خاتمی نمی آید من هستم" ، نظر به اینکه عارف از وجهه تبلیغاتی آنچنانی برخوردار نبود، لذا تصمیم به استفاده از میرحسین گرفته شد تا وجه تبلیغاتی حضور خاتمی را پررنگ تر نموده اهمیت حضور وی به همگان گوشزد گردد .
3- از آنجا که احتمال رد صلاحیت خاتمی میرود با این احتمال میرحسین موسوی به عنوان مناسب ترین گزینه ی بدیل به جای خاتمی انتخاب گردیده است تا در صورت رد صلاحیت هریک – ترجیحا خاتمی- چونان مجلس هشتم افرادی مثل تاج زاده سعی در مظلوم نمایی داشته با این ترفند فضای تبلیغاتی را به نفع خود رقم بزنندچنانکه تاج زاده در راستای رد صلاحیت اصلاح طلبان در مجلس هشتم تقصیر را به گردن آیت الله جنتی، اصولگرایان و فرمانداران نظامی انداخت و آنان را همچون احزاب کمونیستی از نوع استالینیستی خواند که از حد و حدود مجلس مشورتی در عربستان هم پائین تر هستند وی در اواخر بهمن ماه 86 گفت : " عملكرد هیأت نظارت نشان داد كه رد صلاحیت فله‌ای داوطلبان در هیأت‌های اجرایی منتخب دولت آقای احمدی‌نژاد اقدامی سلیقه‌ای نبوده، بلكه تصمیم كانون قدرت بود."

درصورتی هم که خاتمی و میرحسین هیچیک رد صلاحیت نشدند یکی به نفع دیگری کنار خواهد رفت .

البته چند احتمال ضعیف دیگر هم میتوان به موارد بالا اضافه نمود که در هرصورت با زد وبندهای سیاسی موجود در جبهه ی اصلاحات و رفتار مشکوک میرحسین موسوی حتی میتوان اینگونه هم برداشت نمود که میرحسین علیرغم شعارهای مبهم و سخن های سربسته خود یاران خاتمی را دور زده قصد دارد اینبار به صورت جدی در انتخابات شرکت نماید.

به هر حال چیزی که از شرایط و تحولات موجود هویداست اینست که گویی جناح اصلاحات به اوضاع و احوال موجود دلخوش نبوده از ترس آنکه عرصه را برای ابراز وجود خود تنگ تر از گذشته بیابد و فرصت کافی جهت اعلام هویت سیاسی خود نداشته باشد ، زودتر از موعد مرسوم و مطلوب پا به عرصه انتخابات گذاشته است و تا کنون 2 نفر از این جناح رسما کاندیداتوری خود را اعلام نموده اند ضمن آنکه احتمال این میرود این تعداد بیشتر گردد.در حالیکه از جبهه ی اصولگرایان عملکردی تا این حد فعال و قابل توجه به چشم نمیخورد گویی که آنها نسبت به انتخابات آینده کمی آسوده خاطرتر از اصلاح طلبان هستند.

 این فعالیت های زودهنگام و عجولانه که در عین حال شمه ای از آگاهی هایی را در راستای فعالیت های سیاست بازانه در ذهن تداعی میکند، مصداق تلفیق چند ضرب المثل را به همراه می آورد: فلانی دست پيش را گرفته که پس نيفتد! واز حول حلیم افتاد توی دیگ!!

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا